امير محمدامير محمد، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

بهانه قشنگ زندگی

وقتی مادر می شوی

مگر میشود میان خود و دیگری ، دیگری را انتخاب کرد ! حُب به خویشتن پس چه میشود...؟! مگر میشود به خاطر دیگری ساعت ها بیدار ماند ، خواب را در خواب دید و باز با مهربانی به او لبخند زد...؟! خستگی و عدم هوشیاری پس چه میشود ...! مگر میشود تحصیل... دانشگاه .... و کار را رد کرد و با غرور مشق عاشقی نوشت؟! غنیمت شمردن فرصت ها پس چه میشود..! مگر میشود در چند کار تقسیم شد و همه را درست انجام داد..!  قانون یک دست و دو هندوانه پس چه میشود..؟!  آری : . . . وقتی مادر باشی میشود......... ! ...
30 آبان 1390

باور کن

اي تماشايي ترين مخلوق خاكي در زمين! آسماني ميشوم وقتي نگاهت ميكنم .   وقتي قرار شد من بيقرار تو باشم و تو تنها قرار زندگيم باشي از هر چه قرار است غير تو باشدخواهم گذشت.     در خلوت من جز تو کسی راه ندارد.    رخسار فریبای تو را ماه ندارد.  غمنامه ی من غصه ی چشمان تو باشد.  غیر از تو دلم دلبر دلخواه ندارد .   روي زمين شاه مني تو آسمون ماه مني ستاره و شمع مني هميشه در قلب مني. ...
28 آبان 1390

بشناس مرا....

بجای دسته گلی که فردا در قبرم نثار می کنی امروز با شاخه گلی کوچک یادم کن .   به جای سیله اشکی که فردا بر مزارم می ریزی امروز با تبسمی شادم کن .   به جای اون متن های تسلیت که فردا برایم می نویسی امروز با دیدنت خوشحالم کن .   من امروز به تو نیاز دارم نه فردا   ...
28 آبان 1390

خوب گوش کن و به خاطر بسپار....

باد می وزد … میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی، هم آسیاب بادی تصمیم با تو است پسر  نازم  خوب گوش کردن را یاد بگیر… گاه فرصتها بسیار آهسته در میزنند . . . دلبرکم مهم بودن خوبه، ولی خوب بودن خیلی مهم تره . . . پسرکم زندگی کتابی است پر ماجرا، هیچگاه آن را به خاطر یک ورقش دور نینداز . . . نازنینم   مثل ساحل آرام باش، تا مثل دریا بی قرارت باشند ... .   عزیزم هیچ وقت به خدا نگو یه مشکل بزرگ دارم به مشکل بگو من یه خدای بزرگ دارم . . .     ناز گلم کسی را که امیدوار است هیچگاه نا امید نکن، شاید امید تنها دارائی او ...
21 آبان 1390

حرفهای مادرانه

عزیزترینم                                      یادمان باشد حرفی نزنیم که به کسی بر بخورد نگاهی نکنیم که دل کسی بلرزد خطی ننویسیم که آزار دهد کسی را که تنها دل ما ؛ دل نیست.     درگذرکاه زمانه خیمه شب بازی دهر    با همه تلخی وشیرینی خود میگذرد      این فقط خاطره‌هاست كه چه شیرین وچه تلخ       دست ناخورده به جا می‌ماند .  ...
21 آبان 1390

برای آینده تو

" در تکاپوی دلت یاد دل من هم باش.یاد من نه.یاد خود کن که در آن جا داری "     " تقصیر دستور زبان است که : بعد از ( من ) و ( تو ) ... او می آید ، ما نمی آید "   " نام زيباي تو را خال كنم روي تنم تا كه جاويد بماند ياد تو در كفنم "   " به سکوتم به قویترین سلاحم احترام بگذار طنینش را میشنوی؟ وقتی حرف نمیزنم از زیبایی ان چه میگویم لذت میبری? "   ...
21 آبان 1390