امير محمدامير محمد، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

بهانه قشنگ زندگی

نوروز 94 و سفرنامه محلات ، همدان و ملایر

سلام پسر گلم امیدوارم وقتی این مطلب رو  می خونی و به وبلاگت سر می زنی شاد و سرخوش از زندگی باشی بدون باشم یا نباشم همیشه دوست دارم و از خدای مهربون برات بهترین ها را آرزو می کنم . گل پسر مامان یه سال دیگه شروع شد و خوشحالم از اینکه ششمین بهار زندگیت را با شادی دیدی و احساسش کردی   اول سال جدید باید از شما و بابا به خاطر همه کاستی های که براتون گذاشتم به خاطر کار بیرون از خونه و خستگیهای ناشی از اون معذرت می خوام امیدوارم منو ببخشید. گذشته از این حرفها تعطیلات نوروز سال 94 به خاطر فرصتی که داشتیم تونستیم سفر یکروزه به شهر محلات و ملایر داشته باشیم که خدا رو شکر خیلی خوب بود هر چند وقتش خیلی کم بود و همینطور سفر د...
16 ارديبهشت 1394

امیر و دریا

سلام عزیز دل مامان  من شرمنده  یه وقتای شرایط کار بدجور به هم می ریزه و فرصت ثبت خاطراتتو ندارم ببخش عزیزم من موظفم تمام دقیقه های دنیای کودکیتو ثبت کنم ولی کم کاری می کنم  دیگه ماه آبان داره می یاد ماه تولد تو ، دیگه داره شش ساله ات می شه انشاءالله و یه سال بزرگتر می شی  بمیرم الهی برات که زیاد پیشت نبودم تا خودم شاهدثانیه ثانیه قد کشیدنت باشم ولی می دونم دلت بزرگتر از اینه که از من دلخور شی و بعدها از من گله کنی چون هیچ کس ندونه خدا خودش می دونه تلاش های من و بابایی فقط به خاطر آینده توست نه خودخواهی خودمون به خصوص من که یه مادرم و باید بیشتر پیشت باشم به امید رسیدن آن روزهای طلایی  گل مامان می خواس...
19 مهر 1393

سلام بر تو ای امام انس و جان (سفر به سرزمین رضوی)

سلام عزیز دل مامان امروز می خوام خاطره سفر به مشهد برات ثبت کنم که بشه یه خاطره دیگه با هم بودن خدای بزرگ و مهربون شکرت که قسمتمون کردی شب میلاد امام رضا (ع) به زیارتش بریم و به سلامتی برگردیم. واقعا سفر خوب و به یادموندنی بود. از زیارت حرم امام رضا (ع) گرفته تا شیطونیهای امیر محمد عزیز تر از جونم، راستی توی این سفر همسفر مامانی جون بودیم اونم به لطف خدا و محبت بابا علی جون تا شاید گوشه ای از زحماتی که برات کشیده بتونیم جبران کنیم که اگه مامانی جون نبودن بر ما تا حالا چه می گذشت ساعت5:30 بعداز ظهر سوار قطار تهران - مشهد شدیم و به سلامتی حرکت کردیم و صبح ساعت 5 به شهر مقدس مشهد رسیدیم ...
31 شهريور 1392

امير محمد و سفر حج

سلام گل پسر مامان: اين چند روز مامان درگير يه سري كار بود و نتونست زياد به وبلاگت سر بزنه ولي خدا رو شكر تلاشهام جواب داد و تونستم از خداي مهربون كارت دعوت سفر حج رو هم براي تو و هم براي ماماني جون بگيرم تا انشاءالله همراهم باشيد توي اين سفر روحاني از همين جا از بابا علي جون ممنونم كه كمك كرد تا كنار هم  به اين سفر پر خير و بركت بريم ولي مطمئن باشه كه ثواب اين تشرف بيش از بيش به اون مي رسه چون از حقش گذشت تا ماماني جون توي اين سفر همراه ما باشه از همين جا ازش ممنون و از خدا مي خوام چنين سفر معنوي رو خدا توي تقدير هر ساله باباي مهربون امير محمد هم قرار بده به اميد آنروز تاريخ اعزام ما 23 خرداد ماه انشا...
2 خرداد 1391

سفرتعطیلات عید فطر

سه روز در اراک و خونه بابا بزرگ مهربون حسابی باعث شاد شدن گل پسر ما شد      توی ماشین انصافاً خیلی پسر خوب و آرامی بود و باعث آزار و اذیت نشود از این جهت ازش ممنونم تو شهر اراک عمو مهدی مهربون آمد استفبالمون و جالب بود با اینکه امیر محمد خیلی دیر به دیر عمو مهدی رو می بینه ولی زود باهاش جور شد یه نکته جالب این سفر این بود که وقتی از امیر محمد می پرسیدیم کچا می خوای بری می گفت (ا) یعنی اراک خلاصه ... شب اول گذشت تا فردا صبح که حسابی پسر گل گلی با پسر عموش علیرضا جون و عمو مهدی حسابی فوتبال بازی کرد             بعد از اونم یه شب خونه عمو غلام جون مهمون بودیم و فردا...
13 شهريور 1390

زیارت

امیر محمد جون همراه مامان مریم ، دایی محسن و مامانی حونی امروز بعدازظهر رهسپار شهر مقدس مشهده تا روز جمعه به امید اینکه این سفر زیارتی قسمت همه نی نی ها و مامان و بابا هاشون بشه انشاء الله           
6 شهريور 1390

سفر مشهد

اولين سفر امير محمد 2 فروردين سال 1389به مشهد مقدس بود و پسر گلمون براي اولين بار به پابوسي امام هشتم  (ع) مشرف شد اميدوارم در پناه امام رضا (ع) هميشه سلامت باشي عزيزم.     ...
6 شهريور 1390
1