امير محمدامير محمد، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

بهانه قشنگ زندگی

با تو حكايتي دگر .....

  عزيزترينم : روزهای زندگی ام با وجود تو گرم میگذرد  ،به گرمای لحظه هایی که تو در آغوشمی با تو پر از حس زندگي هستم خورشید خاموش نشدنی عمر من مثل یک رود که آرام میگذرد،عشق من به تو هم در پهنه اين رود آرام میگذرد و تویی سرچشمه زلال این دل ساعت عشق مان تمام لحظه های زندگیست ،ثانیه هایی که پر از عطر و بوی عاشقیست همه دنياي من اگر امروز همديگر رو دوست داشته باشيم ،بايد امید داشته باشيم برای خوشبختی فردایمان میدانم همیشه همینگونه که هستی خواهی ماند،مثل یک گل به پاکی چشمهایت،به وسعت دنیای بی همتایت بهانه قشنگ زندگيم همزبانمی، ای که با تو یک صدا برایت احساسات عاشقانه ام را میگویم حرفی نمانده ...
24 بهمن 1391

من و تو يه دنيا آرامش

کنار تو چه آرومم چه خوبه من تو رو دارم همه دلواپسی ها رو به دست باد می سپارم کنار تو پراز حسم یه حس عشق و شیدایی یه حسی تو دلم میگه تو اون امید فردایی کنار من که می مونی خوشی هم موندگار میشه خزون کم میشه از تقویم همه فصلا بهار میشه چه خوبه خنده های تو شده مهمون این خونه نفس های پر از عشقت شده با من یه همخونه کنارم هستی و عشقم تویی شاخه گل نازم تو وقتی با منی انگارپر از شوق یه پروازم   قدم برداشتنت با من میشه معنای خوشبختی  باتو آروم آرومم نمی ترسم من از سختی     تو دنیای منی این همون دوست داشتن محضه چقدر این زندگی خوبه با تو خوشبختم هر لحظه ...
20 آبان 1391

عاشقانه هاي من

    وقتي تو گريه مي كني چشماي من ابري مي شن انگار كه عاشقونه هام ، دچار بي صبري مي شن روي مدار ذهن من ،انگار كسي پا مي ذاره يه كوله بار غصه رو ، توي دلم جا مي ذاره بغض غريبي مي شينه ،توي نگاه خسته ام                          تو آسمون دل تو ،كفتر پر شكسته ام گريه نكن عروسكم! نذار كه زانو بزنم براي خنديدن تو آخه چقدر رو بزنم؟ تا سه شماره مي شمرم سريع برام نفس بكش از گريه ها و ريسه هات، خسته بشو و دست بكش بذار مدار ذهنمو پر كنه عطر خنده هات ترنم قشنگ من! عا...
26 مهر 1391