امير محمدامير محمد، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

بهانه قشنگ زندگی

باران

  تو یعنی پاکی باران تو یعنی لذت دیدن تو یعنی یک شقایق را به یک پروانه بخشیدن تو یعنی از سحر تا شب به زیبایی درخشیدن تو یعنی یک کبوتر را زتنهایی رها کردن خدای آسمان ها را به آرامی صدا کردن تو یعنی روح باران را متین و ساده بوسیدن و یا در پاسخ یک لطف به روی غنچه خندیدن   ...
7 آبان 1390

هم آشیانه

كنار آشيان تو من آشيانه مي كنم فضاي آشيانه را پر از ترانه مي كنم كسي سوال مي كند به خاطر چه زنده اي و من براي زندگي تو را بهانه مي كنم ديروز سالگرد ازدواج مامان مريم و بابا علي بود . خوشحال بوديم كه تو اين جشن قشنگ ، زيباترين هديه خداوندي در كنار ما بود. دعاي ديروز و هر روز ما اين بود كه : خدايا از عشق امروزمان براي فرداهايي كه فراموش مي كنيم عاشق بوده ايم كنار بگذار .... به قدر يك مشت ، به قدر يك لبخند تا فراموش نكنيم عاشق بوده ايم تا عاشق بمانيم و عاشق بميرم.     ...
3 مهر 1390

زمزمه های مادرانه

             پسرم ، عزيزم ، قشنگم ، گل ماماني براي تو مي نويسم براي تو كه شادي زندگيمان را چندين برابر كردي براي تو كه بداني چقدر دوستت دارم   . نمي دانم   همه   مامانهاي دنيا اينقدر عاشقند ؟ اينقدر از لحظه لحظه بودن با دلبندشان لذت مي برند ؟ اينقدر   خدا را شكر گذارند كه موهبت داشتن فرزند   نصيب   آنها شده است   بي خود نيست كه مي گويند بهشت زير پاي مادران است بهشت همين زندگي شيرين است كه با وجود تو داريم . بهشت   اين است كه هيچ غصه اي در قصه مان نداريم . عزيزكم ، نفسم ، عسلم هر روز به شوق ديدار تو ، بوييدن تو ، گفتن صبح بخير و تر...
21 شهريور 1390

عاشقانه ها

برایم تفاوتی ندارد که چگونه بود و چرا چنین شد. تنها می‑دانم که تو فرزند من هستی و با تار و پود عشق درجان من ریشه دواندی و من تنها می‑توانم شعری برای تو بسرایم شعری به نام : عاشقانه برای پسرم...
13 ارديبهشت 1390