امير محمدامير محمد، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

بهانه قشنگ زندگی

بي تو هرگز

1391/11/8 11:14
نویسنده : مامان مریم
563 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جوجوي مامان :

بعد از یه مدتی که از نظر من طولانی بود برگشتم تا توي وبلاگت خاطرات با تو بودن ، شعر و مطلب كه لياقت تو رو داشته باشه بزارم .

 راستي توی این مدت بزرگتر شدي و آقا تر (البته شيطونتر) پسر نازم توي اين مدت سايز كفشت بزرگتر شده و لباساي زمستوني پارسالت برات كوچيكتر شده و اين باعث ذوق كردن من و بابات مي شه براي اين ذوق زدگي  ازت تشكر مي كنم با تمام وجود مي گم اميدوارم انقدر از خدا عمر بگيرم كه لباس زيباي دامادي توي تنت ببينم

گل مامان ، پسر شيطون من

شيرين زبوني هاي مي كني كه قند توي دل ما آب مي شه

عاشق جاهای خطرناک و كاراي خطرناكي  

و .......

راستی پسرم

دعاي سلامتي امام زمان را خيلي قشنگ مي خوني

 همش ميگي مامان كي مي رم مدرسه كتابمو خودم بخونم

راستي يه دوست كوچولو پيدا كردي به اسم سارا كه خيلي دوسش داري وقتي مي ياد خونمون ديگه نمي زاري بره خونشون هي از من مي خواي اونو براي خودمون نگه داريم و وقتي مخالفت منو مي بيني با چشماي مظلومي از من مي خواي دعا كنم خودت يه آبجي داشته باشه . به اميد اونروز

 

ني ني شكلكني ني شكلكني ني شكلك

عاشقانه دوستت دارم پسر قشنگمlove heart 13

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

علي
8 بهمن 91 17:01
سلام امير جان پسرم.اين روزها خيلي درگير كار هستم.البته اين مسله شايد بهانه باشد.اما ميدونم كه عزيز دل بابايي شرايطم را درك ميكني،نمونه اش امروز بود كه بعد از اينكه از خواب بيدار شدي معصو مانه گفتي بابايي بگو ماماني بياد پايين خونمون ،بعد كه رفتيم دنبال ماماني، خودت رفتي خونشون بدون اينكه بهانه بگيري.شرمنده كه خدا حافظي نكردم.راستي از زحمات مامان بزرگ هم (مامان مامان جون)كه بيش از سه سال زماني كه مامان وباباي شما سر كار بودند، از شما مواظبت كرده ،صميمانه تشكر مي كنم.اميد وارم بتونيم زحمات ايشون رو جبران كنيم.با تمام وجود در قلب بابا ومامان هستي پسرم امير جان.