پذيرايي
از روز چهارشنبه بعد از ظهر امير محمد ميزبان خانواده عمو غلام و بابا بزرگ بود با اينكه حسابي شيطوني كرد و مامانشو عصباني كرد و ماماني براي اولين بار اينجوري تنبيهش كردولي بعد از 10 دقيقه با هم اينجوري آشتي كرديمولي از اينكه مي ديدم كه آقا پسري در كنار عمو و بابا بزرگش خوشحاله ما هم خوشحال بوديم . به اميد اينكه هميشه شاد باشي عزيزم .
اما شيطنتهاي امير محمد تو اين چند روز
1- ياد گرفت چه جوري از تختش مثل فرفره بالا بره.
2- لگوهاشو رو هم مي چينه روش واي مي ايسته و بالا مي ريره و تلويزيون مداوم خاموشو و روشن مي كنه
3- از همه بدتر در ورودي ساختمانو با وايستادن روي انگشت شصت پاش باز مي كنه از اين كارشم حسابي ذوق مي كنه و با ناناي كردن خوشحاليشو ابراز مي كنه
قربونت بشم اگه بزرگ بشي چي مي شي.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی