جمع خانوادگی ما(از زبان گل پسری)

سلام دوست جونای من :

روز پنجشنبه و نصف روز جمعه ما خونمون مهمون داشتیم حسابی به من خوش گذشت من بودم و بابا بزرگ ، مامان بزرگام ، عموهام ، عمه جون با خانواده یه جشن تولد دیگه و بزن و برقص دیگه  حسابی حساب بانکی ایم پر بار شد چون هر کی می خواد به من کادو بده بیشتر تراول می ده بنابرین جیبای من همیشه پر باره اما هدیه های من: البته بجز هدیه های روز تولد اصلی ایم:

بابا بزرگ : ١٠٠ هزار تومان 

مامان بزرگ :٥٠ هزار تومان همراه یه پیست ماشین های مسابقه ای البته از نوع اسباب بازی (البته مامانم چون می دونست خرابش می کنم از جلوی دستم برداشت و گذاشت کمی بزرگتر بشم بعد بهم بده ) 

عمو غلام جون :٥٠ هزار تومان

عمو مهدی جون :٥٠ هزار تومان

عمه فاطمه جون : یه شلوار و پولیور خیلی خیلی قشنگ

شیرین جون و مهرداد جون : یه تفنگ اسباب بازی و دو تا پازل چوبی که من خیلی دوسشون دارم و مدام باهاشون بازی می کنم

بابا علی ومامان مریم :٢٠٠ هزار تومان + کلی اسباب بازی های رنگارنگ

از همشون ممنون ایشاالله جبران کنیم.

عکس اسباب بازی هاو عکسای تولدم مامانم باید بزاره ولی هنوز عکسا رو از دوربین روی کامپیوتر نریخته و من باید منتظر این مامان مریم تنبل باشم تا برام تو وبلاگم عکس بزاره البته بگم ها منم توی عکس انداختن خیلی بد غلغم و حسابی اذیت می کنم آخر سرهم یا عکسام تار می شه یا سرم پایین و یا خیلی بالاست. 

همتونو می بوسم