من و آقا پسرو و سه روز تعطيلي(روز دوم)
و اما روز پنجشنبه خوشحاليمون مضاعف شد چون بابا علي هم خونه بود و مي دونستيم ديگه خيلي خيلي خوش مي گذره صبح كه آقا پسرو از خواب بيدار شد بعد از خوردن صبحونه شروع به بازي كردن كرد و بعدش رفتيم تا براي امير محمد كفش بخريم و بعد از گشتن يه جفت كفش كوچولو و موچولوي نانازي براش خريديم قربون اون پاهاي خوشگلت بشم من عزيزكم بعداز ظهر هم من و بابا و امير محمد سه تايي با هم رفتيم پارك و حسابي امير محمد تاب بازي كرد تا نزديك غروب تو پارك بوديم براي آخر شب هم باباي ما رو برد رستوران و يه شام خوشمزه باهم خورديم . مرسي بابا كه كنارمون بودي
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی