امير محمدامير محمد، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

بهانه قشنگ زندگی

پسرم تو يكي از رازهاي خلقتي

1391/6/26 8:22
نویسنده : مامان مریم
338 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید

 وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید

 

وقتی زمین ناز تو را در آسمان ها می کشید

 وقتی عطش طعم تو را با اشک هایم می چشید

 

من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی

 چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی

 

یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود

 آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود

 

وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد

 آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد

 

من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی

 چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)