دعوتنامه سفر حج
عزيز مامان سلام
از ديروز بعد از ظهر يه كم حس سردرگمي به مامان دست داده آخه ديروز بعد از ظهر توي اداره بهم گفتند اسمم براي سفر خانه خدا در آمده و بايد مداركم تحويل بدم گيجم و مبهوت از يه طرف آرزومه خونه خدا را زيارت كنم از يه طرف ديگه نمي تونم تصور كنم بايد دوازده روز از تو دورباشم خيلي دوست داشتم تو كنارم باشي و با هم به اين سفر معنوي بريم ولي هر چي پرس و جو كردم و از سازمان حج و زيارت اطلاعات گرفتم خارج از نوبت بهم سهميه نمي دن و حتي اگه سهميه آزاد هم بخوام بخرم امكان نداره همزمان با اعزام خودم باشه ديشب وقتي بهت گفتم اجازه مي دي برم زيارت خونه خدا با اون چشماي سياهت چنان مظلومانه گفتي باشه كه اشكم درآمد نمي دونم جي كار بايد بكنم
خدايا خودت كمكم كن ...حالا كه منو قابل دونستي و برام دعوتنامه فرستادي خودت كاري كن بتونم با آسودگي و خيال راحت ، كنار خونه ات به جاي همه نايب الزياره باشم.