جانسوزترین نجوای مادرانه
بخواب علي جون به روي سينه ام
كه آخرين بار ، روي قشنگتو ببينم
مادر بي تاب ، بچه بي خواب
كاشكي بياره يه قطره آب
كجايي عباس بچمو درياب
كه صورتش داره مي سوزه زير آفتاب
رفته عموت كه آب بياره
كار عموت نشد نداره
دستاي كوچولوتو وا كن
دستهاي عباس دعا كن
چرا عزیزم صدات گرفته
بمیره مادر آتیش به روی لبات گرفته
گریه بی جون ،حال پریشون
میخوام که آرومت کنم اما نمی شه
تشنه شیرم ، نمیر میمیرم
میگن مادر به فکر بچشه همیشه
الهی که بارون بگیره
لبات دوباره جون بگیره
بخواب که وقت خواب حالا
مادر برات میخونه لالا
عزیزقلبم ای مهربونم
دردت به جونم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی