امير محمدامير محمد، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه سن داره

بهانه قشنگ زندگی

شکرگذاری

✍️ ارسال مطلب و عکس در وبلاگ من به صدای آرام نفس کشیدنت گوش می دهم دستانم صورت کوچکت را لمس می کند هرگز نمی توانم به این فکر کنم که ترکت کنم و خداوند را شاکرم به خاطر چنین لطفی که در حقم کرده است...
10 اسفند 1397

کلاس سوم دبستان سال 1397

  وقتی بزرگ می شوی قدت کوتاه می شود آسمان بالا می رود و تو دیگر دستت به ابرها نمی رسد و برایت مهم نیست که توی کوچه پس کوچه های پشت ابرها ستاره ها چگونه بازی می کنند آنها آنقدر دورند که تو حتی لبخندشان را هم نمی بینی و ماه ، همبازی قدیم تو آنقدر کمرنگ می شود که اگر تمام شب را هم دنبالش بگردی پیدایش نمی کنی. ...
7 آبان 1397

تولد شش سالگی در مدرسه

سلام گل مامان زیباترین چشم انداز تندیس نگاه توست و قشنگترین لحظه لحظه روییدن توست  تولدت را هر چند دیر ولی با تقدیم یک سبد گل سرخ تبریک می گویم تولد شش سالگیت مبارک ، تولدت تو سال 94 متفاوت بود اینبار جشن میلادت رو بین دوستاو همکلاسی های عزیزت بود امیدوارم همه بچه های نازنین زیر سایه پدر و مادر و عزیزان مهربونشون همیشه سلامت و شاد باشن.       بقیه در ادامه مطلب ...
6 تير 1395

روز اول مدرسه (پیش دبستانی )

سلام عشقم رفت پیش دبستانی امروز که این مطلب رو می نویسم (البته با 7 ماه تأخیر شما با محیط مدرسه و پیش دبستانی آشنا شدی قربونت بشم که نه گریه کردی و نه نق و نوق ، مثل یه آقا محیط جدید رو پذیرفتی عزیز دلم ممنون ازت که تو همه مواقع شرایط مامان و بابا رو درک می کنی و آقا بودنت اجازه نداد که غم تو دل مامانت بشینه که چرا حالا که مدرسه می ری مامان نیست که تو رو برسونه و برگردونتت به خونه انشاءالله این سالهای باقی مونده خدمتتم زودتر به پایان برسه و بیشتر کنار هم باشیم. مهد و پیش دبستانی تربیت محیطی جدید برای تو بود البته برخورد خوب کادر آموزشی و بخصوص رفتار قشنگ سرکار خانم زارعی معلم عزیزت خیلی تأثیر گذار بود...
11 مهر 1394