امير محمدامير محمد، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

بهانه قشنگ زندگی

باورهای پدرانه

                                                        نمی گم که رو زمین عاشقترینم نمی گم برای تو من بھترینم نمیگم که ثروت دنیا رو دارم نمی گم که قدرت خدا رو دارم نمیگم که خورشید و ماه برات میارم نمیگم که ستاره هارو به شبات هدیه میارم نمیگم که قصری از طلا می سازم نمیگم که پلی از لاله ھا می سازم  نمیگم&...
8 آبان 1390

نگاه می کنم تو را

تو را نگاه می کنم که خفته ای کنار من پس از تمام اضطراب ، عذاب و انتظار من تو را نگاه می کنم که دیدنی ترین تویی و از تو حرف می زنم که گفتنی ترین تویی من از تو حرف می زنم ، شب عاشقانه می شود. تو را ادامه می دهم همین ترانه می شود     دوستت دارم دوستت دارم بی نهایت ...
7 آبان 1390

پاییز برگ ریز

امیر بابا..... كاش مي شد با تو بودن را نوشت تا كه زيبا را كشم بر هر چه زشت كاش مي شد روي اين رنگين كمان مي نوشتم تا ابد با من بمان     برای هر پدر و مادری قشنگترین فصل خدا فصلی که کودکی زیبا براش از آسمونها فرستاده شده و برای من و علی هم فصل پاییز مخصوصاً آبان ماه قشنگترین و زیباترین فصل خداست هزاران مرتبه شکر خدا که فرزند سالم و انشاءالله صالح خدا به ما عنایت کرد و به نوعی نعمتشو به ما تمام کرد از خدای مهربون می خوام تا لذت مادر و پدر شدن را برای همه بنده هاش بخواد و از این نعمت محرومشون نکنه     ...
2 آبان 1390