بهانه قشنگ زندگی

گل پسري ، هفتمين روز عيد سال 1389 بود كه به اراك ، ديار بابا علي و خونه بابا بزرگش سفر كرد و براي بار اول بود كه فاميلاي بابايي امير محمد ديدند و مهم تر از همه اينه كه عمو مهدي مهربونش براش جشن گرفت و امير محمدو كلي ذوق زده كرد. عمو مهدي جون دوستت دارم انشاء الله تو عروسيت برات حسابي مي رقصم.            ...

گل پسري ، هفتمين روز عيد سال 1389بود كه به اراك ، ديار بابا علي و خونه بابا بزرگش سفر كرد و براي بار اول بود كه فاميلاي بابايي امير محمد ديدند و مهم تر از همه اينه كه عمو مهدي مهربونش براش جشن گرفت و امير محمدو كلي ذوق زده كرد. عمو مهدي جون دوستت دارم انشاء الله تو عروسيتبرات حسابي مي رقصم. ...

امیر محمد تو چهار ماهگی با کمی فاصله از نشستن تلاش کرد تا به صورت چهار دسته و پا حرکت کنه این عکس من همون موقع گرفتم تا این لحظه قشنگ برای همیشه ماندگاربشه.     ...

این عکس موقع بازی کردن شازده کوچولو تو تختش گرفته شده دوستت دارم مامانی   ...

امیر محمد تو چهار ماهگی با کمی فاصله از نشستن تلاش کرد تا به صورت چهار دسته و پا حرکت کنه این عکس من همون موقع گرفتم تا این لحظه قشنگ برای همیشه ماندگاربشه. ...

این عکس موقع بازی کردن شازده کوچولو تو تختش گرفته شده دوستت دارم مامانی ...

روزی که برای امیر محمد آش دندونی پختیم این عکس رو وقتی که با کلی تلاش تونست توی  قابلمه بشینه ازش انداختم اولین دندون پسری تو نه ماهگی دراومد.     ...

روزی که برای امیر محمد آش دندونی پختیم این عکس رووقتی کهبا کلی تلاش تونست توی قابلمه بشینه ازش انداختم اولین دندون پسری تو نه ماهگیدراومد. ...

كلوچه شيرين ما اولين كلمه اي كه بيان كرد اواسط سه ماهگيشبود كهگفت(با) بود و اين به نظر ما كه خيلي ذوق كرده بوديم يعني بابا قربونت برم كه شيرين ترين لحظات زندگي را به ما هديه كردي نفسماین عکس را با هزار ذوق از لحظه ای که تونستی بشینی گرفتیم اون موقع ٥ماهت بود. ...

یه معذرت خواهی دیگه از گلم ، که تو این مدت مطلبی در مورد بابایی ننوشتم و خاطراتی از پسر و پدر را ثبت نکردم امیدوارم مامانی را ببخشی. اگه من به اندازه ستاره های آسمون تورو دوست داشته باشم بابایی تو رو به اندازه تموم کهکشانها دوست داره   ...