سلام بر ششمین سال تولد
میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست. میلادتو معراج دستهای من است وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم
تو بزرگ میشوی وبزرگتر.... ومن هرروز دلتنگ روزهای کودکی ات میشوم
روزهای نوزادی .روزهایی که به غیر از آغوش من ماْوایی نداشتی.
دلتنگ روزهایی هستم که به سرعت سپری شد.
خیلی زود گذشت.روزی که خدا یک فرشته را به من هدیه داد
تا زین پس نگهدار او باشم نگهدار تو وزیباییهایت.
مبارک باشد ششمین سالروز تولدت آرام جان مادر....
هرروز که میگذرد عشق من به تو صدچندان میشود
تو بزرگ میشوی ومن هر روز که میگذرد در دریای عشق تو کوچکتر میشوم....
و شاید همین روزها غرق شوم...........
نفس مامان سلام
دو ساله تولد شما مصادف می شه با ماه ،عزای حسینی وما برای تولد شما در حد یه خاطره خوش می تونیم تولد بگیریم تا کنار دوستاتت برات یه روز خوب بسازیم امیدوارم راضی بوده باشی
امسال دو روز قبل از ماه محرم یه تولد دوستانه گرفتیم دوست جونیهاتو که توی ساختمان همسایه ما هستند رو دعوت کردیم اولش با گریه و بهونه گیری های شما شروع شد نمی دونم با اینکه با همه اونا دوست بودی ولی شروع کردی به گریه و رفتی پشت تختت و بیرون نمی یومدی با هزار تا زبون ریختن و دادن موبایل تونستم راضیت کنم توی جشن تولد خودت شرکت کنی عزیزم
بعدهم که دیگه با دوستات سرگرم شدی ماشاءالله شیطونی همتون گل کرد و سر و صدا بود و هیاهو و من خوشحال از اینکه داره بهت خوش می گذره درسته تعداد زیادی مهمون نداشتیم ولی فکر می کنم چون امسال دوستای همسنت دور بودن بهت بیشتر خوش گذشت امیدوارم همیشه خوش و خرم باشی قلب مامان
در ضمن از همه دوستانی که به صورت حضوری یا تلفنی تولدتو تبریک گفتن تشکر می کنم
من و بابا نتونستیم باهات عکس بگیریم چون همه حواست به کیک تولدت بود و کادوها و دوستات چند تا از عکسهاتو برات یادگاری می زارم تو وبلاگت بمونه
دوستت دارم مامانی