امير محمدامير محمد، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

بهانه قشنگ زندگی

سلام بر تو ای امام انس و جان (سفر به سرزمین رضوی)

1392/6/31 12:11
نویسنده : مامان مریم
375 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دل مامان امروز می خوام خاطره سفر به مشهد برات ثبت کنم که بشه یه خاطره دیگه با هم بودن

خدای بزرگ و مهربون شکرت که قسمتمون کردی شب میلاد امام رضا (ع) به زیارتش بریم و به سلامتی برگردیم.

واقعا سفر خوب و به یادموندنی بود. از زیارت حرم امام رضا (ع) گرفته تا شیطونیهای امیر محمد عزیز تر از جونم، راستی توی این سفر همسفر مامانی جون بودیم اونم به لطف خدا و محبت بابا علی جون تا شاید گوشه ای از زحماتی که برات کشیده بتونیم جبران کنیم که اگه مامانی جون نبودن بر ما تا حالا چه می گذشت

ساعت5:30 بعداز ظهر سوار قطار تهران - مشهد شدیم و به سلامتی حرکت کردیم و صبح ساعت 5 به شهر مقدس مشهد رسیدیم تا تحویل مهمانسرا که از اداره به هم داده بودنند دو سه ساعتی وقت بود مجبور شدیم صبح زود نگهبان مهمانسرا رو از خواب بیدار کنیم و چمدان و ساکهامون رو بزاریم لابی مهمانسرا بعدش همه با هم رفتیم پابوس آقامون خیلی خوب بود وقتی وارد حرم شدم احساس خیلی سبکی بهم دست داد نمیدونم ولی حس خوبی بود برای همه دعا کردم دوست داشتم همینجور اونجا بشینم و با امام خودم درد دل بکنم چشمم که به پنجره فولاد خورد تمام کسانی که بهم گفته بودن برامون دعا کن را از ذهن خود رد کردم ،امیدوارم همشون حاجتشون روا بشه.واقعا حس قشنگی بود مخصوصا که با تو پسر گلم بودم

بعد از نماز خوندن و شنیدن نوای دل انگیز نقاره خانه حرم که هر روز صبح همزمان با طلوع آفتاب زده می شود با هم رفتیم صبحونه بخوریم ولی چون جای خاصی برای صبح سراغ نداشتیم رفتیم قهوه خونه ، باورت می شه اولین بار بود اینو تجربه می کردم برام جالب بود البته این قهوه خونه مختص آقایون نبود طبقه دومش برای خانواده ها بود ، صبح نیمرو ، املت با چای لب سوز خوردیم خیلی بهمون مزه داد بعدشم کم کم به طرف مهمانسرای وزارت نیرو که با حرم بیشتر از 5 دقیقه راه نبود رفتیم و سوئیتمون تحویل گرفتیم و تا ظهر و موقع اذان استراحت کردیم

به خاطر میلاد امام رضا(ع) مشهد و حرم رضوی خیلی خیلی شلوغ بود و یکساعت قبل از اذان صحن اصلی بسته می شد باید توی صحن های دیگه نماز می خوندیم

همه شبها و روزهای حرم بودن یه لطف خاصی داره که خدا تا حالا نصیبمون کرده ولی هیچ شبی رو زیباتر و معنوی تر از شب میلاد امام رضا(ع) من تجربه نکرده بودم به راستی احساس می کردی توی اون چراغهای رنگارنگ فرشته های خدا به پرواز هستند و خدا یه جور دیگه به حرم و زوار امام نظر داره

یا امام رضا لیاقت این هم سعادتو به ما دادی ولی خودت  کمک کن لایق بمونیم و همونی باشیم که شما از ما می خوای هیچ کس مثل خدا و شما نمی دونه ما چطور به این مهمونی دعوت شودیم.

شب میلاد با ویژه برنامه های مخصوص شب میلاد تا ساعتها توی حرم بودیم و فردا آن روز طبق رسوم سالهای گذشته پرچم حرم رضوی به دست خادمان عزیز امام رضا(ع)تعویض شد و سه بار نقاره خونه به نواختن صدای دلنشین نقاره به یمن میلاد امام رضا پرداخت انشاءالله بازم نصیبمون بشه به امید خدا

برای اینکه خاطره خوشی توی ذهن شما بمونه یکی دو جا از مراکز تفریحی مشهد هم رفتیم تا به شما بیشتر خوش بگذره به خاطر گرمای روزهای مشهد زیاد توی شهر تردد نداشتیم چون اولین کسی که خسته می شد خود تو بودی گل گلی مامان

 سه شنبه شب ساعت 7:00 شب ما آماده شدیم برای آمدن به ایستگاه راه آهن و برگشت به تهران و ساعت 8:30 سوار بر قطار از شهر معنوی مشهد خداحافظی کرده و به سمت خانه و کاشانه خود برگشتیم .به امید زیارت ها و مسافرتها خانوادگی به اتفاق هم .

راستی عکسها رو توی ادامه مطالب برات یادگاری می زارم .

دوستدار تو مامان مریم

 

سوار به قطار به سمت مشهد مقدس

جمعه 22/6/92

 

 

حضور در حرم امن رضوی شب میلاد آقا امام رضا(ع)

روز میلاد امام رضا(ع)

منطقه تفریحی وکیل آباد

باغ وحش

منطقه کوهسنگی و نمایشگاه دانشجویان رشته فیزیک

قربون قد و بالات

گردش توی پارک

 سال 89

سال 92

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان نیایش
27 مهر 92 17:32
زیارت ها قبول عزیزم