امير محمدامير محمد، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

بهانه قشنگ زندگی

نوروز 94 و سفرنامه محلات ، همدان و ملایر

1394/2/16 9:38
نویسنده : مامان مریم
1,842 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر گلم امیدوارم وقتی این مطلب رو  می خونی و به وبلاگت سر می زنی شاد و سرخوش از زندگی باشی

بدون باشم یا نباشم همیشه دوست دارم و از خدای مهربون برات بهترین ها را آرزو می کنم .

گل پسر مامان یه سال دیگه شروع شد و خوشحالم از اینکه ششمین بهار زندگیت را با شادی دیدی و احساسش کردی

 

اول سال جدید باید از شما و بابا به خاطر همه کاستی های که براتون گذاشتم به خاطر کار بیرون از خونه و خستگیهای ناشی از اون معذرت می خوام امیدوارم منو ببخشید.

گذشته از این حرفها تعطیلات نوروز سال 94 به خاطر فرصتی که داشتیم تونستیم سفر یکروزه به شهر محلات و ملایر داشته باشیم که خدا رو شکر خیلی خوب بود هر چند وقتش خیلی کم بود و همینطور سفر دوروزه هم به شهر زیبای همدان داشتیم که خیلی جالب بود و خیلی هم خوش گذشت. ممنون از خدای مهربون که این فرصت رو به ما داد که کنار خانواده سفر خوبی را داشته باشیم.

صبح روز 5 فروردین ساعت 9:00 صبح عازم شهر اراک و خونه بابابزرگ جون شدیم توی این سفر مهرداد جون پسر عمه فاطمه هم ، همراه ما بود چون شما مهرداد جون رو خیلی دوست داری

توی راه رسیدم به مرکز پرورش ماهی که جای جالبی بود و توی حوضچه هاش پر بود از ماهی های متنوع خوراکی با اینکه هوا یکم سرد بود ولی خیلی دوست داشتی خودت ماهی بگیری و مسئول محترم اونجا هم کمکت کرد تا به خواسته دلت برسی و به کمک ایشون تونستی دو تا ماهی بگیری اینم عکساش

بعد از چند ساعت رسیدیم خونه بابا بزرگ جون و از خوش شانسی ما ، اون شب قسمت ما ولیمه یه حاج خانم شد و شام مهمون ایشون بودیم و جالبتر اینکه فرداش هم ناهار یکی از اقوام از کربلا آمده بودنند و ناهارم تالار مهمان زهرا خانم که به نوعی حکم خواهر خواندگی بابا علی رو داره بودیم.

فردای اون روز تصمیم گرفتیم باهم به شهر محلات شهر گلها سفر یه روزه داشته باشیم که خیلی خیلی خوش گذشت

محلات، شهری آرمیده در آغوش گل‌های رنگارنگ

شهرستان محلات یکی از قطب های مهم گردشگری استان مرکزی به شمار می آید، چشمه های آبگرم، سرچشمه آب معدنی و گل های زیبا و زینتی در کنار آتشکده خورهه این شهرستان را تبدیل به یک مجموعه با ارزش گردشگری و تاریخی کرده است.

توی مسیر به زمینهای برخورد می کردیم که زیبایی خیره کننده داشتن و همین باعث شد که توی مسیر وایستیم حسابی از مناظر اطراف استفاده کنیم که چندتا از این عکسها رو برات توی وبلاگ می زارم

نزدیک ظهر رسیدم به منطقه سرچشمه که پارک بسیار زیبایی در شهر محلات است و با توافق همراهان اونروز ناهار دیزی خوردیم که توی هوای سرد مزه می داد.

روز ششم فروردین به غروب خودش نزدیک می شد چون دو تا سه ساعت تا شهر اراک راه بود دیگه باید برمی گشتیم و شما خسته تا خونه بابا بزرگ تو بغل من خوابیدی.

عزیزکم می بوسمت دوست داشتنی من محبت

صبح روز هفتم فروردین ساعت 8:00 حرکت به سمت شهر زیبای همدان راستش اولین تجربه من بود و تا حالا این شهر زیبا رو ندیده بودم و مشتاق تر از همه خودم بودم که زودتر به شهر برسم و جاهای دیدنی اونو ببینم به خاطر شلوغی جاده و باران شدیدی که می آمد مجبور بودیم آهسته تو جاده تردد کنیم تا خدای نکرده برامون مشکلی پیش نیاد که خدا رو شکر به سلامت به شهر رسیدیم و بعد از کمی استراحت توی مهمانسرای سداکباتان که به لطف دوستان تونستیم جا رزرو کنیم ساعت 5 بعد از ظهر تصمیم گرفتیم بازدیدی از گنجنامه داشته باشیم 

کتیبه‌‌های گنج‌نامه در فاصله ۵ کیلومتری غرب شهر همدان در انتهای دره سرسبز عباس‌آباد قرار دارند. این اثر تاریخی بی‌نظیر در ابتدای مسیر جاده‌ای که همدان را به تویسرکان و غرب کشور مرتبط می‌سازد، واقع شده است .
گنج‌نامه در واقع عبارت از دو لوح سنگی بزرگ به خط میخی می‌باشد که بر سینه وسیع صخره‌ای عظیم در دامنه کوه الوند حک شده‌اند. کتیبه سمت چپ توسط داریوش بزرگ نوشته شده که طول آن ۲۹۰ و ارتفاعش ۱۹۰ سانتی‌متر می‌باشد. کتیبه سمت راست که پایین‌تر از دیگری قرار دارد، متعلق به خشایارشا (پسر داریوش) می‌باشد .
کتیبه‌های گنج‌نامه هر کدام به سه زبان پارسی قدیم، بابلی و عیلامی و مشتمل بر ۲۰ سطر به خط میخی از چپ به راست نوشته شده‌اند و متن پارسی آن‌ها در سمت چپ هر یک از الواح مزبور نوشته شده است.

مامان بزرگ - زن عمو - علیرضا جون (پسر عمو) مهرداد جون (پسر عمه )

بابا علی جون - گل پسرجون

بعد از گشت و گذار و یکساعت بازی شما توی شهر بازی سرپوشیده اونجا و بعد از تاریکی هوا باز به مهمانسرا برگشتیم تا استراحت کنیم و خودمون رو برای روز  بعد و یه گشت دیگه آماده کنیم .

دریاچه سد اکباتان یکی از سدهای زیبای کشور عزیزمون ایرانه که در ۱۱ کيلومتري جنوب شرقي شهر همدان قرار دارد. اين درياچه حدود ۶۰ هکتار مساحت دارد و حداقل عمق آن ۱۸ متر و حداکثر آن ۳۲ متر است. اين درياچه به دليل فاصله اندک با شهر همدان، دسترسي مناسب و طبيعت زيبا، به تفرجگاهي مناسب تبديل شده و داراي قابليت انجام ورزش‌هاي آبي همچون قايقراني و اسکي روي آب مي‌باشد. اين درياچه در حال حاضر به منظور انجام عمليات آموزشي، آزمايشي و نظامي نيز مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

زن عمو ، عمو غلام - بابا بزرگ - مامان بزرگ - نفس مامان - بابا علی جون - مهرداد جون (از ترس آفتاب اون پشت قایم شده) علی رضا جون

اینم مهمانسرای سد اکباتان

امیر محمد جون و زن عمو جون

آفتاب هشتمین روز فروردین طلوع کرد و باز هم مهیای رفتن به یکی دیگه از جاهای دیدنی شهر همدان شدیم و کجا از غار علیصدر بهتر که زیبایهایش رو فقط از طریق تلویزیون و تعریفش را از دیگر دوستان شنیده بودیم

غار علیصدر تنها غار تالابی ایران و بزرگ‌ترین غار آبی جهان می‌باشد .مردم استان همدان یا همان هگمتانه باستان باید خدا را خیلی سپاسگذار باشند ، حتی اگر بعضی از مناطق آن محروم باشد ، چون خدا نعمتی به آنها اعطاء کرده که در هیچ جای دنیا نظیر آن از نظر وسعت و زیبایی همتا ندارد. غار علیصدر در 75 کیلومتری شمال غربی همدان در نزدیکی روستای علیصدر از توابع شهرستان کبودرآهنگ در ارتفاعات کوهی به اسم ساری قیه قرار دارد. در این کوه دو غار دیگر به نام‌های سراب و سوباشی وجود دارد که به ترتیب 7 و 11 کیلومتر با غارعلیصدر فاصله دارند و چنانکه در منابع جغرافیایی آمده آب غار علیصدر از غار سراب سرچشمه می‌گیرد.

تاریخ کشف و رسانه ای شدن غار در سال 1342 اتفاق افتاده ولی مردم محلی از صد سال پیش از وجود آن اطلاع داشته و آب نهر سراب را به آن هدایت کرده و از آن به عنوان مخزن آب برای فصل تابستان استفاده می کردند .

از ته دل می گم ای کاش بازهم بتونم این غار زیبا رو ببینم چون ارزشش رو داره

بعد از بازدید از غار خواستم به تو هم خوش بگذره به خاطر همین توی محوطه بازی ،غار هم چند تا وسیله بازی سوارت کردم تا برای تو هم خاطره دیگه ای ثبت بشه

بعد از بازی شما ناهارمون رو خوردیم و به سمت شهر همدان به راه افتادیم

یه روز دیگه و یه خاطره دیگه

آخرین روز اقامتمون تو شهر همدان بود و باید به مقبره ابن سینا و بابا طاهر هم می رفتیم

بعد از صبحانه به دیدن چند جای باقیمانده رفتیم

آرامگاه بابا طاهر

(ببخشید که به خاطر نور زیاد صورتت خیلی واضح نیفتاده )

باید دیگه برمی گشتیم دو روزه خاطره انگیز به سرعت باد و برق گذشت صبح از خواب بیدار شدیم و بعد از خوردن صبحونه به سمت اراک راه افتادیم نزدیک ظهر به شهر زیبای ملایر رسیدیم

شهر زیبایی بود و پارک بزرگ و قشنگی داشت توی پارک قدمی زدیم تا وقت ناهار بشه چند عکسم به یادگار ازت گرفتم

بعد از چند ساعت استراحت به سمت اراک به راه افتادیم و به پایان سفر نزدیک شدیم ساعت حدوداً 6 بعد از ظهر به خونه بابا بزرگ رسیدیم و بعد از شام سریعاً استراحت کردیم

سیزدهم فروردین روز آشتی با طبیعت ر

اطراف اراک جاهای دیدنی زیادی داره اولین قصد رفتن به سیزده بدر پارک سنجان بود که بیرون از شهر اراک بود ولی به خاطر ازدحام جمعیت نتونستیم حتی وارد پارک بشیم به خاطر همین به منطقه پنجعلی که روستای سرسبزی بود رفتیم و تو یکی از کشتزارها مهمون یه خانواده شدیم که زمین متعلق به آنها بود .

خدا رو شکر بازی و سرگرمی برای شما مهیا بود و ما خوشحال از اینکه به تو خوش می گذره

یه تعطیلات دیگه یه نوروز دیگه به پایان رسید خدا رو شکر همه ما سلامت بودیم و سلامت هستیم و از این لحظات ناب استفاده می کنیم

خدای به خاطر همه چی ازت ممنون خودت مواظب همه بچه ها باش مواظب پسرمن هم باش

پسر قشنگم هر وقت این عکسها رو دیدی و هر وقت مطالب رو خوندی من رو یاد کن حتی اگه کنارت نبود

من و بابا علی جون تمام تلاشمون  رو می کنم برای آینده تو اگه خستگی هست و اگه کم گذاشتن از ما دیدی بدون فقط و فقط به خاطر تو بود و بس

به امید اینکه سال پیش روت و همه سالهای عمرت پر از خیر و برکت باشه.

دوستت دارم امیر محمد جان

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (2)

پریسا مقصودی
19 خرداد 94 1:48
سلام مامان امیرمحمد منم يه سايت زدم ولي بازديدم کمه اگه تونستين پيش منم بيا خوشحال ميشم از حضورتون.در ضمن خیلی خوشحال می شم با سایت های خوبی مثل شما تبادل لینک داشته باشم. ممنون
تبادل لينک رايگان
21 مرداد 94 23:46
سلام عزيزم وبلاگ خيلي قشنگي داري آيا دوست داري وبلاگت را به هزاران كاربر اينترنت معرفي كني؟ همين امروز لينك خودت رو به صورت رايگان ثبت کن تا 1000 بازديدکننده رايگان فقط تا آخر سال دريافت کني و رتبه خودت رو افزايش بدي